سلام
اوضاع چندان فرقی نکرده مامان همچنان مریض و تو رختخوابه. یلدا خواهر بزرگم امتحانی رو که واسه بیمارستان کانادایی ها تو دبی باید میداد رو داد و قبول شد از امروز هم رفته سر کار. پرستو اون یکی خواهرم یه کار تو دبی پیدا کرده و حداکثر تا یک الی دو ماه دیگه اونم داره میره امیر به شدت لجبازی میکنه و سر هر چیز کوچیکی یک ساعت گریه تحویل میده با جیغهای بنفش و این وسط از همه خرابتر روحیه منه. دلم واسه مهرزاد خیلی تنگ شده نمی دونم چطوری بهش ثابت کنم که واقعآ همینقدر که میگم دوستش دارم. یکی از دوستان میگفت یکمی کم محلی بد نیست اما من میدونم مهرزاد با بقیه فرق داره.
اصفهان ساکن شدن من فعلآ تا یک ماه بایکوت شده.
تو رو خدا واسم دعا کنید.
بازم باید اینجا بنویسم که خیلی دوستت دارم عزیزم.
گلی خانم جون

اینم عزیزترین مهرزاد دنیا
سلام دوست من .به امید اینکه هر چه سریعتر مشکلات حل شه . هماره غاشق باشید و به امید دوستیهای بیشتر
تنها بهانه من درک حضور مهربانی توست درک حضورمهربانی یک بوته زارسبز
سلام
وب خوبی بود
وقت داشتی یه سری هم به ما بزن
سلام
خیلی خوشحالم که اوضاع بهتر شده باور کن خیلی نگرانت بودم دوست دارم تو دیگه باور کنی که نگرانت بودم
انگاری نه مهرزاد ونه حجت نمی خوان قبول کنن که دوستشون داریم
مهم نیست بگذار حداقل از ما افسانه ای باقی بماند
همه چیز درست میشه مطمئن باش
اگر از خدا چیزی خواستی و بهت داد نعمت است و اگر نداد مصلحت است
حجت کرمان نماند و همه چیز بهم ریخت اما واقعا از ته دل می خوام که مهرزاد تو اصفهان بماند
همه چیز درست میشه مطمئن باش
زهرا جان سلام
خودم هم دیگه باورم شده که نمیشه اوضاع درست باشه یه دقیقه خوبیم صد دقیقه بد. مرسی عزیزم امیدوارم تو به ارزوت برسی از دعاهای تو من هم همینطور .
سینا جان سلام
چشم سر که هیچی میایم مهمونی پیشتون یک ساعت میمونم خوبه؟ مرسی که به من سر زدی.
مریم و سعید عزیز سلام
مرسی از این که امدید اینجا .
گلی خانم.
راستی کسی ننوشت عکس مهرزاد رو میبینید یا نه؟